مدح و ولادت پیغمبرم اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
حق رسیده است بگوئید که باطل برود عـلـم آمد که هـمی زاهـد جاهـل برود وحدت از بارقهاش، جلـوۀ دیگر دارد آمـد او تـفـرقـه از بـیـن قـبـایـل بـرود رحمت حق به زمین آمده تا جلـوۀ او بـه درِ خـانـۀ هـر سـائـل قـابـل بـرود هرکه دیده ست رخش را به تعجب گفتا حقش این است که با دیدن او، دل برود اصلا او خلق شده تاکه ز یمن قـدمش ز جهان ظلمت و خواری و رذائل برود چون که اوهست گل سرسبد موجودات به هـوای رخِ او لـیـلـی عـاقـل بـرود بت پرستان همه مبهوت محمّد شدهاند بیسبب نیست که نامش به محافل برود هرکجا مینگرم نور رخش جلوهگر است هر کجـا نـام وی آمد ز همه دل برود کـشتی شرک و نقـاق و همۀ پـستیها بـا تـجـلّـی گـل آمــنــه در گــل بـرود عابد از آمدنش مست و غزلخوان شده است زورق طبع وی از یم به سواحل برود |